صابون گیاهی پاپایا

صابون پاپایا گیاهی اصل

ضد لک

روشن کننده

و ضد جوش و آکنه

توضیحات بیشتر

 

بیوگرافی نیما یوشیج (علی اسفندیاری)

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/nima-youshij-a94.jpg

بیوگرافی نیما یوشیج (علی اسفندیاری)

شرح: “علی اسفندیاری” ملقب به “نیما یوشیج” روز ۲۱ آبان ماه سال ۱۲۷۴ خورشيدی در روستای یوش بخش بلده شهرستان نور استان مازندران دیده به جهان گشود. او بنیانگذار شعر نو در ادبیات فارسی می باشد. “شعر نو” عنوانی است که شخص نیما یوشیک بر هنر خویش عنوان میکرد. قبل از نیما یوشیج شاعران دیگر، مانند ابوالقاسم لاهوتی، تقی رفعت و… خارج از قالب و چارچوب های رسمی اشعاری سروده و منتشر نموده بودند. لیکن علی اسفندیاری شخصی بود که با دقت و صرف وقت زیاد، با آگاهای زیاد، تمام ساختار ها و بنیاد های های شعر کهن در ادب فارسی را به چالش کشید.
وی خواندن و نوشتن را نزد آخوند روستا آموخت، لیکن دلخوشی چندانی از وی نداشت چون نیما را آزار داده و کتک می زد. او دوازده ساله بود که به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرده و در مدرسه عالی سن لویی مشغول به تحصیل گشت. در مدرسه از بچه ها کناره گیری و دوری می نمود؛ به نقل از خود نیما یوشیج با یکی از دوستانش مدام از مدرسه می گریخند و پس از مدتی با تشویق یکی از معلم هایش بنام نظام وفا به شعر گفتن مشغول شد و در همان دوره با زبان فرانسه آشنا گشت و شعر گفتن به سبک خراسانی را آغاز نمود.


پس از اتمام تحصیلات در مدرسه سن لویی، وی در وزارت دارایی به کار مشغول گردید. لیکن پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن از آن بیرون آمد. او در جوانی عاشق دختری گشت، ولی به دلیل اختلاف مذهبی نتوانست با او ازدواج کند. بعد از این شکست، او عاشق دختری روستایی به نام صفورا گشت و می خواست با وی ازدواج کند اما صفورا حاضر به آمدن به شهر نشد. بنابر این عشق دوم نیز سرانجام خوبی نداشت. در سال ۱۳۰۵ هجری شمسی با عالیه جهانگیر ازدواج نمود تا به گفته خود نیما از افکار پریشان رها گردد. او که در این زمان به دلیل بی کاری خانه نشین گشته بود در تنهایی خویش به سرودن شعر مشغول گشت و به تحول در شعر فارسی فکر میکرد، لیکن چیزی منتشر نمی کرد.
در سال ۱۳۰۷ شمسی محل کار همسر او به آمل منتقل شد. نیما یوشیج نیز با با همسر خود به این شهر مهاجرت کردند. یک سال بعد آنان به رشت مهاجرت کردند. همسر وی مدیر مدرسه بود. به این ترتیب نیما مدتی را در دبیرستان حکیم نظامی شهرستان آستارا به کار تدریس پرداخت. وی در سال ۱۳۰۰ شمسی اسم خود را به نیما تغییر داد. نیما در ادب فارسی به معنای کمان بزرگ می باشد. وی با همین نام اشعار خویش را امضا می کرد. در اولین سال های صدور شناسنامه نام او نیماخان یوشیج ثبت گشته است.
اودر سال ۱۳۰۰ شمسی “منظومه قصه رنگ پریده” را که یک سال پیش سروده بود در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی منتشر ساخت. این منظومه نیز مخالفت بسیاری را از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مثل ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را در پی داشت، و شاعران سنتی به مسخره و آزار نیما پرداختند.
او پس از مدتی به تدریس در مدرسه های مختلف از قبیل مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه هایی مانند مجله موسیقی و مجله کویر مشغول گردید.
سرانجام نیما یوشیج در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۳۸ دار فانی را وداع گفت، و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ شمسی بنا به وصیت او پیکرش را به خانه اش در یوش منتقل نمودند. مزار نیما در کنار مزار خواهرش، “بهجت الزمان اسفندیاری” (وفات ۸ خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط قرار گرفته است. (سیروس طاهباز نویسنده و مترجم بود و در مدت ۳۵ سال ،به گردآوری بیش از بیست هزار برگ از دست نوشته های نیمایوشیج همت گمارد و با منتشر کردن بیست و سه دفتر، توانست مجموعه کامل شعرهای نیما و آثاری درباره وی را انتشار دهد.او در طول زندگی خود چندین بار جوایز مختلف ادبی را از به خود اختصاص داد، که جایزه سیب طلایی دوسالانه براتیسلاوا برای کتاب “باز هم زندگی کنیم” از آن جمله آنها می باشد).

معرفی آثار نیما یوشیج:
فریاد های دیگر و عنکبوت رنگ، مانلی و خانه سریویلی، منظومه نیما، خانواده سرباز، ای شب، مانلی، افسانه و رباعیات، ماخ اولا، شعر من، ناقوس قلم انداز، آب در خوابگه مورچگان، مرقد آقا (داستان)، کندوهای شکسته (داستان)، آهو و پرنده‌ها (شعر و قصه برای کودکان)، توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)، قصه رنگ پریده، افسانه، شهر شب و شهر صبح و… این بود زندگینامه نیما یوشیج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.