(بیوگرافی و زندگینامه چه گوارا)
شرح: ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا ۱۴ ژوئن ۱۹۲۸در روزاریو آرژانتین زاده شد. وی قبل از اینکه به اقدامات انقلابی دست بزند، در سال ۱۹۵۲ همراه دوستش آلبرتو گرانادو سراسر آمریکای لاتین را گشت زده بود و همچنین کتابی بسیار شناخته شده (که فیلم آن نیز ساخته شدهاست) بنام “خاطرات موتور سیکلت” در بیان خاطرات این سفر نگاشته است. چه گوارا در خانواده ای ممتاز از تبار اسپانیایی و ایرلندی كه گرایش های سیاسی چپ داشتند، بزرگ شد. ارنستو بزرگترین فرزند خانواده بود. در سال ۱۹۵۳ از دانشكده پزشكی فارغ التحصیل شد و سپس سفر به دیگر كشورهای آمریكایی را آغاز كرد، سفری كه نقطه عطفی در زندگی او بود. در سال ۱۹۵۴ زمانی كه در “گواتمالا” بود با پشتیبانی از حكومت “جاكوب آربنز” كه منتخب مردم بود قدم به عرصه مبارزات سیاسی گذاشت. آربنز در نتیجه توطئه و در مداخلات تجاوز كارانه سازمان سیا سرنگون شد و چه گوارا به مكزیك گریخت. اندكی بعد به فیدل كاسترو و دیگر انقلابیونی پیوست كه با جنبش ۲۶ ژوییه در پی بر اندازی دیكتاتوری “فولژ نیسو باتیستا” در كوبا بودند. چه گوارا در دسامبر ۱۹۵۶ ازجمله مبارزانی بود كه به منظور آغاز مبارزه چریكی از عرشه كشتی كوچك «گرانما» قدم به خاك كوبا گذاشتند. او كه در اصل پزشك گروه بود همچون یك فرمانده ارتش شورشی ظاهر شد.
درپی سقوط “باتیستا” در دسامبر ۱۹۵۶، چه گوارا یكی از رهبران حكومت تازهء كارگران و دهقانان شد و پستهای دولتی متعددی چون ریاست بانك مركزی كوبا و وزارت صنایع به او واگذار شد. او بارها به نمایندگی از كوبا درمجامع مختلف چون سازمان ملل متحد شركت كرد. وی در مقام یكی از رهبران جنبش ۲۶ ژوییه به برگزاری گردهمایی های گروه های سیاسی (كه سرانجام در ۱۹۶۵ به بنیانگذاری حزب كمونیست كوبا انجامید) یاری رساند. چه گوارا در اوایل ۱۹۶۵ از همه مسوولیت ها و پستهای دولتی كناره گیری كرد و به منظور كمك به پیشبرد مبارزههای ضدامپریالیستی و ضد سرمایهداری در دیگر كشورها، كوبا را ترك كرد وهمراه با داوطلبانی كه بعدها در “بولیوی” به او پیوستند، نخست به كنگو “زئیر” رفت و در جنبش ضد امپریالیستی آن كشور به رهبری “پاتریس لومومبا” شركت جست. از نوامبر ۱۹۶۶ تااكتبر ۱۹۶۷ جنبش چریكی بولیوی را بر ضد دیكتاتوری نظامی آن كشور رهبری كرد. درهفتم اكتبر ۱۹۶۷ در عملیات رزمی ساخته سازمان سیا به دست نظامیان بولیوی زخمی و دستگیر و روز بعد از آن تیرباران شد.
– در بامداد ۸ اکتبر ۱۹۶۷ در نزدیکی لاایگه را (دهکده کوچکی در بولیوی و در نزدیکی کوههای آند)، چهگوارا به همراه چندتن دیگر از گروه چریکی به محاصره ارتش بولیوی (که به وسیله ماموران سیا و افسران آمریکایی همراهی میشد) درآمدند و دستگیر شدند. چند روز بعد چه توسط سربازان بولیویایی تران پس از شکنجه اعدام میگردد. چه به قاتل خود میگوید: میدانم تو برای کشتن من آمده ای. مرا بکش. تو یک مرد را میکشی
جلاد از شنیدن این جمله خجالت میکشد و شروع به تیر اندازی با یک مسلسل نیمه خودکارمی کند. ابندا ساق پای چه را هدف قرار میدهد و سپس دستان او را. در این هنگام چه بر روی زمین میافتد و دست خود را گاز میگیرد (شاید برای جلوگیری از گریه). در نهایت جلاد تیری به گردن و سینه چه میزند. به جلاد توصیه شده بود که به سر وی شلیک نکند تا چنین به نظر آید که او در درگیری کشته شده است بقایای جسد چه گوارا در ۱۹۹۷ (میلادی) پیدا شد و به کوبا انتقال یافت. در سانتا کلارا بنای یادبودی به افتخار او ساخته شده است. او پیروزیهای شگرفی در این شهر در جریان جنگهای انقلابی کوبا آفریده بود. فیدل کاسترو میگوید: در زندگی از دو خبر خیلی ناراحت شدم. یکی خبر مرگ مادرم و دیگری خبر مرگ چه گوارا. این بود مختصری از زندگینامه چه گوارا