صابون گیاهی پاپایا

صابون پاپایا گیاهی اصل

ضد لک

روشن کننده

و ضد جوش و آکنه

توضیحات بیشتر

 

رمان کوتاه چهره خوب و چهره بد

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/06/dastan-paulo-coelho-t94.jpg

(رمان کوتاه چهره خوب و چهره بد از پائولو کوئلیو)

شرح داستان: “لئوناردو داوینچی” موقع کشیدن تابلو “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد. او میبایست “خیر و نیکی” را به شکل “عیسی” و بدی را به شکل “یهودا”(که از یاران عیسی (ع) بود و هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند) تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانیش را پیدا کند.

– روزی در مراسم همسرائی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح هائی برداشت.

– سه سال گذشت. تابلوی “شام آخر” تقریبا تمام شده بود، اما داوینچی برای “یهودا” هنوز مدل مناسبی پیدا نکرده بود. کاردینال، مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند، داوینچی پس از مدتها جست وجو، جوان شکسته، ژنده پوش و مستی را در جوی آبی یافت! ازدستیارانش خواست تا اورا به کلیسا آورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن از او نداشت.

– گدا را که نمی دانست چه خبر است را به کلیسا آوردند. دستیارانش او را سرپا نگه داشتند و درهمان وضعیت داوینچی از خطوط بی تقوائی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.

بقیه داستان در ادامه مطلب…

– وقتی کار تمام شد، گدا که دیگر مستی ازسرش پریده بود؛ چشمهایش را باز کرد و نقاشی را پیش رویش دید و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت:

– “من تابلو را قبلا دیده ام!”

– داوینچی شگفت زده پرسید:

– کجا؟!

– جوان ژنده پوش گفت:

– “سه سال پیش، قبل ازاینکه همه چیزم را از دست بدهم، موقعی که در یک گروه همسرائی آواز میخواندم، زندگی پر از رویائی داشتم و هنرمندی از من دعوت کرد که مدل نقاشی چهره “عیسی”شوم!”

نوشته پائولوکوئیلو در کتاب شیطان و دوشیزه پریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.