صابون گیاهی پاپایا

صابون پاپایا گیاهی اصل

ضد لک

روشن کننده

و ضد جوش و آکنه

توضیحات بیشتر

 

متن، و جمله های حکیمانه و معروف نویسندگان بزرگ جهان

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/05/jomlat-hakimane-marof-o95.jpg

متن، و جمله های حکیمانه و معروف نویسندگان بزرگ جهان

زیادی خوب بودن
خوب نیست
زیادی که خوب باشی
دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز..
کسی شیشه ی تمیز را نمی بیند
همه به جای شیشه
منظره ی بیرون را می بینند..!
سیمین بهبهانی

*

*

جمله حکیمانه معروف

*

*

مگر امشب، کسی با آسمان
با برگ، با مهتاب
دیداری نخواهد داشت؟
به این مرغی که کوکو می‌زند تنها،
مگر امشب کسی پاسخ نخواهد داد؟
مگر آن طبع شورانگیز، خورشیدی نخواهد زاد؟
کسی این‌گونه خاموشی ندارد یاد…
فریدون مشیری

*

*

متن حکیمانه معروف فلسفی

*

*

و پنجره
ساخته شد
که انتظارها
در یک چهارچوب
حبس
نشوند!
سپیده رها منش

*

*

متن سخنان دانشمندان بزرگ

*

*

اگر بت ها را واژگون کرده باشی کاری
نکرده ای، وقتی واقعا شهامت خواهی
داشت که خوی بت پرستی را در
درون خویش از میان برداری
فردریش نیچه

*

*

جمله حکیمانه معروف

*

*

یکی بود
ولی یکی نبود
بپرسد
چگونه به دوش کشید
بارِ این همه نبودِ آن یکی را
وقتی که هر چه بود
برای او بود و
بی او نبود…
سمانه سوادی

*

*

پیامک های فلسفی حکیمانه کوتاه

*

*

هان ای
عقاب عشق..!
از اوج
قله های مه آلود دور دست
پرواز کن
به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا
که شرابم نمی برد..!
آن بی ستاره ام
که عقابم نمی برد..!
فریدون مشیری

*

*

اس ام اس جدید فلسفی ناب

*

*

تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده‌ای مرا کنون به زورقی
ز عاج‌ها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دل‌نواز من
ببر به شهر شعرها و شورها…!
فروغ فرخزاد

*

*

جمله حکیمانه فروغ فرخزاد

*

*

گر به هم آویزیم
ما دو سرگشته ی تنها چون موج
به پناهی که تو می جویی
خواهیم رسید…
اندر آن لحظه ی جادویی اوج
فروغ فرخزاد

*

*

نوشته های ناب فلسفی عرفانی

*

*

نمی دانی چه شبهایی سحر کردم
بی آنکه یکدم مهربان باشند با هم پلکهای من
در خلوت خواب گوارایی
و آن گاهگه شبها که خوابم برد
هرگز نشد کاید بسویم هاله ای یا نیمتاجی گل
از روشنا گلگشت رؤیایی
در خوابهای من
این آبهای اهلی وحشت
تا چشم بیند کاروان هول و هذیان ست
اخوان ثالث

*

*

سایت متن و جمله و پیامک

*

*

افروخته در تاریکی شب
سه چوب کبریت یک به یک
نخستین برای دیدن رویت
دومین برای دیدن چشمانت
و آخرین برای دیدن لبانت
و تاریکی محض
تا به یاد آرم این همه را
و سخت در آغوش گیرمت
ژاک پره ور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.