شعرهای کوتاه سیدحسن حسینی
عاشقی در هوس نمی گنجد
آسمان در قفس نمی گنجد
عشق یعنی عقاب خاطر ما
زیر بال مگس نمی گنجد
باده خواریم و رند و شیوه ما
در خیال عسس نمی گنجد
دلم انگشتری ست خون آلود
که به انگشت کس نمی گنجد
عطر این غنچه معمایی
در سر خار و خس نمی گنجد
بر نگینی که عین دلتنگی ست
نام فریادرس نمی گنجد
بی نفس می کنیم یاد لبش
گرچه اینجا نفس نمی گنجد
منم و عشق و خلوتی که در آن
هیچکس، هیچکس نمی گنجد
*
*
اشعار زیبای سیدحسن حسینی
*
*
شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟
نيست از هيچ طرف راه برون شد ز شبم
زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم؟
از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبستهی اين ايل و تبارم چه کنم؟
من کزين فاصله غارت شدهی چشم تو ام
چون به ديدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
يک به يک با مژههايت دل من مشغول است
ميلههای قفسم را نشمارم چه کنم؟