بایگانی برچسب: s

شعر عارفانه “از تتق کبریا صورت لطف خدا” – از شاه نعمت الله ولی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/02/sher-shah-nematolah-vali-b94.jpg

شعر عارفانه از تتق کبریا صورت لطف خدا

از شاه نعمت الله ولی

از تتق کبریا صورت لطف خدا
بسته نقابی ز نور روی نموده به ما
دره بیضا بود صورت روحانیش
شاه معانی جهان هر دو جهانش گدا
در عدم و در وجود رسم نکاح او نهاد
مسکن اولاد ساخت دار فنا و بقا
برزخ جامع بود صورت جمع وجود
نور گرفته ز حق داده به عالم ضیا
معنی ام الکتاب نور محمد بود
اصل همه عین او عین همه عینها
بیشتر از عقل کل خوانده ز لوح ضمیر
زان الف آمد پدید جمله کتاب خدا
نقطه ی آخر خوشی شکل الف نقش بست
حکم قضا بی‌ غلط لوح قدر بی‌ خطا
دایره ای فرض کن جمله نقاطش ظهور
نقطهٔ اول بگیر نام کنش مبتدا
خضر مسیحا نفس از دم او زنده دل
حسن از او یافته یوسف زیبا لقا
جامع این نشأتین صورت و معنی او
حاکم دنیا و دین سید هر دو سرا
مظهر اسمای حق مظهر ذات و صفات
اول و آخر به نام باطن و ظاهر نما
اول اسم حروف ساخت مسمی به اسم
یافت هویت ز او داد هدایت به ما
ظلمت و نوری نهاد نام حدوث و قدم
کرد تمیزی تمام شاه و همه انبیا
معنی اثبات کو با الف و لام الف
صورت توحید جو نفی طلب کن ز لا
ها و دو لام و الف جمع کن و خوش بگو
ها طلب از چهار حرف طرح کنش آن سه تا
هر که بلا درفُتاد یافت بلائی عظیم
زود گذر کن ز لا تا که نیابی بلا
جام حبابی بر آب هست در این بحر ما
ساقی ما ، ما خودیم همدم ما عین ما
مخزن گنج اله کنج دل عارفست
در طلب گنج او در دل عارف درآ
نعمة والله به هم کرد ظهوری تمام
آینه را پاک دار تا که نماید تو را

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

بیوگرافی کامل شاه نعمت‌الله ولی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/09/shah-nematolah-sh94.jpg

(بیوگرافی کامل شاه نعمت‌الله ولی)

شرح: سید نورالدین نعمت الله بن محمد بن کمال‌الدین یحیی کوه بنانی کرمانی معروف به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی(شاه نعمت الله ولی) شاعر و عارف در سال ۷۳۱ هجری قمری متولد. او در ۵ سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش میر عبدالله، او را به مجالس صوفیه می‌برد. شهر حلب در آن زمان مرکز مکتب وحدت وجودی ابن عربی بود. وی از این فرصت استفاده کرده و در حلب در خدمت محی الدین ابن عربی قرار گرفت و از مکتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمت الله برای پیشرفت در علوم و فراگیری بیشتر علوم دینی به شیراز سفر کرد. شهر شیراز در آن زمان از مراکز اصلی دروس فقه و مذاهب سنی بود. شاه نعمت الله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت. او علوم مقدماتی را نزد شیخ رکن الدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت را خدمت شیخ شمس الدین مکی و حکمت را نزد سید جلال‌الدین خوارزمی و اصول و فقه را نزد قاضی عضدالدین ایجی آموخت و چون علوم ظاهری طبع اورا قانع نمی‌کرد سالها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مکه مشرف شد و به خدمت شیخ عبدالله یافعی رسید:

شیخ ما در حرم مرح
قطب وقت و یگانه عالم
زدمش مرده می‌شدی زنده
نفسـش همچو عیسی مریم
نعمت الله مــرید حضــرت اوست
شیــخ عبــــدالله ‌است او فافهـــم

وی به سیر و سفر در ممالک مصر و حجاز و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان وتصوف همت گمارد. شاه نعمت الله بیست و چهار ساله بود که در مکه با شیخ عفیف الدین یافعی دیدار کرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به شمار می‌آمد. شیخ یافعی به سلسله های طریقت شاذلیه و قادریه متصل می‌شد. شاه نعمت الله هفت سال را با شیخ عارف سپری کرد و از او علوم و دانش های معنوی زیادی آموخت. وی بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد. او در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوه دختری میر حسینی هروی، بسوی کوهبنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر بنام تخت امیر معروف است. در طول این مدت، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند و از محضر ایشان کسب فیض نمودند. سلسله نعمت‌اللهی، منسوب به شاه نعمت‌الله ولی از عرفای بزرگ ایران و اسلام است. سرانجام شاه نعمت الله در سال ۸۳۲ در ماهان کرمان وفات یافت. این بود زندگینامه شاه نعمت الله

گلچین شعرهای شاه نعمت الله ولی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/01/sherhay-shah-nematolah-vali-day93.jpg

شعرهای شاه نعمت الله ولی

دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری

*

*

اشکار کوتاه و پندآموز شاه نعمت الله ولی

اس ام اس کده

*

*

ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم
ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم
بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست
بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم
روحیم که در جسم نباشد که نباشیم
موجیم که در بحر به یک جای نیائیم
در صومعهٔ سینهٔ ما یار مقیمست
ما از نظرش صوفی صافی صفائیم
ما غرق محیطیم نجوئیم دگر آب
ای بر لب ساحل تو چه دانی که کجائیم
مائیم که از سایه گذشتیم دگر بار
ما سایه نجوئیم همائیم همائیم
مائیم که از ما و منی هیچ نماندست
در عین بقائیم و منزه ز فنائیم
گاهی چو هلالیم و گهی بدر منیریم
گاهی شده در غرب و گه از شرق برائیم
سید چه کنی راز نهان فاش نگفتیم
در خود نگرستیم خدائیم خدائیم

ادامه‌ی خواندن