بایگانی برچسب: s

نادر نادرپور که بود؟

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/nader-nader-por-a94.jpg

(نادر نادرپور که بود؟)

شرح: “نادر نادرپور”، فرزند “تقی میرزا” از نوادگان رضاقلی میرزا، فرزند ارشد نادر شاه افشار بود. او در روز ۱۶ خرداد ماه سال ۱۳۰۸ هجری در تهران زاده شد. وی پس از اتمام دوره ی متوسطه، در سال ۱۳۲۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه سفر کرد. در سال ۱۳۳۱ پس از دریافت لیسانس از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ی زبان و ادبیات فرانسه به تهران بازگشت. او از سال ۱۳۳۷ به مدت چند سال در وزارت فرهنگ و هنر، در مسئولیت های گوناگون مشغول به کار بود. در سال ۱۳۴۳، برای تکميل مطالعات خویش در زبان و ادبيات ايتاليايی به ایتالیا رهسپار شد و در شهرهای پروجا و رم تحصيل نمود. وی در سال ۱۳۴۶ هجری در رکاب تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور در تاسیس کانون نویسندگان ایران نقش داشت و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیات دبیران کانون منتخب شد.
پس از بازگشت نادرپور به ايران، از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، سمت سرپرستی گروه ادب امروز را در راديو تلويزيون ملي ايران عهده دار شد و برنامه هايي درباره زندگی و آثار نوآوران ادب معاصر تدوین کرد که برخی از آنها سنديت تاريخی يافت و به شناساندن ادبيات امروزی ايران و جهان، کمک کرد. نادرپور در مرداد ماه سال ۱۳۵۹ از تهران به پاريس رفت و تا ارديبهشت ماه ۱۳۶۵ در آن شهر اقامت گزید. در همانجا، به عضويت افتخاری اتحاديه نويسندگان فرانسه برگزيده گشت و در مجامع و گردهمايی های مختلف شرکت داشت. وی بجز سرودن شعر، شعرها و مقاله هایی را از زبان فرانسه و ایتالیایی به زبان فارسی برگردانده است. سرنجام وی در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس آنجلس دار فانی را وداع گفت.

معرفی آثار نادر نادرپور: دختر جام،سرمه ی خورشید، گیاه و سنگ نه، آتش، از آسمان تا ریسمان، صبح دروغین، خون و خاکستر، چشم‌ها و دست ها، شعر انگور، شام بازپسین و… این بود زندگینامه نادر نادرپور

گلچین شعرهای نادر نادرپور

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/01/sherhay-shosem-rosa-bahman93.jpg

گلچین اشعار ادبی کوتاه

گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود
اینك هزار بار ، رها كرده بودمت
زان پیشتر كه باز مرا سوی خود كِشی
در پیش پای مرگ فدا كرده بودمت
هر بار كز تو خواسته ام بر كنم امید
آغوش گرم خویش برویم گشاده ای
دانسته ام كه هر چه كنی جز فریب نیست
اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای
در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب
لیكن هزار جامه بر اندام او كنی
چون از ملال روز و شبت خاطرم گرفت
او را طلب كنی و مرا رام او كنی
روزی نقاب عشق به رخسار او نهی
تا نوری از امید بتابد به خاطرم
روزی غرور شعر و هنر نام او كنی
تا سر بر آفتاب بسایم كه شاعرم
در دام این فریب ، بسی دیر مانده ام
دیگر به عذر تازه نبخشم گناه خویش
ای زندگی ، دریخ كه چون از تو بگسلم
در آخرین فریب تو جویم پناه خویش

*

*

شعرهای زیبای نادر نادرپور

اس ام اس کده

*

*
ای آنکه از دیار من آخر گریختی
چون شد که از تو باز نیامد نشانه ای
از بعد رفتنت نشناسم جز این دو حال
رنج زمانه ای و گذشت زمانه ای
در کوره راه زندگیم جای پای تست
پایی که بی گمان نتوانم بدو رسید
پایی که نقش هر قدمش نقش آرزوست
کی می توانم اینکه به هر آرزو رسید…

ادامه‌ی خواندن