بایگانی برچسب: s

معرفی مختصر کتاب “مائده های زمینی”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/maeede-d94.jpg

(معرفی مختصر کتاب “مائده های زمینی”)

اثر: آندره ژيد

شرح: محتوای این اثر ستايش شادي و شوق به زندگي و غنيمت شمردن لحظات است. آندره ژید در اين كتاب خدا را در همه موجودات متجلي مي داند و آزادانه بر خلاف قيد و بند هاي مذهب، عشق به هستي را با عشق به خدا مترادف مي داند. وی كتاب خویش را (ستايش از وارستگي) مي خواند.
نکته ای جالب در مورد این کتاب: آندره ژيد در مقاله اي درباره (مائده هاي زميني) نگاشته است که “از ميان شاعران ايراني حافظ و خيام را بيش از ديگران مي پسندم و بيشترين الهام را از اين دو گرفته ام و خودم به تاثير رباعيات خيام و غزليات حافظ بر مائده هاي زميني آگاه هستم و منکر بازتاب انديشه هاي حافظ و خيام در خود و آثارم نمی باشم”.

نام کتاب: مائده های زمینی
نویسنده: آندره ژيد
ناشر: اساطير – تهران
مترجم: جلال آل احمد

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

معرفی اجمالی کتاب “بیگانه” – اثر آلبر کامو

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/book-Camus-d94.jpg

(معرفی اجمالی کتاب “بیگانه”)

اثر آلبر کامو

شرح: کتاب بیگانه رمانی به نویسندگی آلبر کامو می باشد که در سال ۱۹۴۲ در انتشارات معروف گالیمار به چاپ رسید.
مرسو شخصیت اصلی داستان هیچ رابطه ی احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمی کند و در بی تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را می گذراند. وی از این که روزهایش را بدون تغییری در عادت های خود می گذراند خشنود است.
در اوایل کتاب مورسو به خاطر تمام اجبارها و هنجار های جامعه مجبور می باشد که چندین ساعت در راه باشد تا جنازه مادر را از سردخانه آسایشگاه سالمندان تحویل گرفته و برای او مراسم خاکسپاری و یادبود برگذار کند لیکن نوع برخورد بی قیدانه او با مرگ که واقعیت گریزناپذیر زندگی انسان است پای مورسو را به میز محاکمه  کشاند.
در این جا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بی اعتنایی و بی تفاوتی برخورد او بر دیگران می گذارد رو به رو می‌شود و…

نام کتاب: بیگانه
نویسنده: آلبر کامو
ناشر: موسسه انتشارات نگاه
مترجم: جلال آل احمد

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

داستان کوتاه دو مرده – از جلال آل احمد

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/07/dastaj-az-jalal-al-ahmad-t94.jpg

(داستان کوتاه دو مرده – از جلال آل احمد)

از کتاب دید و بازدید

شرح داستان: شما هم اگر آن روز صبح از خیابان باریکی که باب همایون را به ناصرخسرو وصل می کند می گذشتید، حتماً لاشه ی او را می دیدید. کنار جوی آب، نزدیک هشتی گودی که سه در خانه در آن باز می شود، افتاده بود. یک دست و یک پایش هنوز توی جوی آب بود. و مردم دور او جمع شده بودند و پرحرفی می کردند.
دو نفر پاسبان، با دو ورق کاغذ بزرگ، از راه رسیدند و مردم را کنار زدند.
اول گونی پاره ای را که به جز شلوارش، تنها لباس او بود از روی دوشش برداشتند؛ تکانش دادند و چون چیزی از آن نیفتاد به کنارش نهادند و آن پاسبانی که کاغذ و قلم را به دست گرفته بود، پس از نوشتن جمله های فورمول مانند گزارش، چنین افزود: – یک گونی پاره.
پاسبان دیگر به جستجو پرداخته بود و آن اولی، زیر هم و ردیف می نوشت:
– یک کبریت آمریکایی نیمه کاره.
– پنج تا سیگار له شده، لای کاغذ روزنامه.
– دو ریال و نیم پول.
– یک شناسنامه ی دفترچه ای بدون عکس.
– یک تیغه ی قلم تراش زنگ زده. – همین؟ و خواست زیر گزارش را امضا کند که آن دیگری همان طور که سرش پایین بود و هنوز جیب های شلوار مرده را می گشت، گفت:
– و یک شلوار.
یک شلوار هم اضافه کردند و بعد زیر گزارش را هر دو امضا کردند و… و به این طریق، دفتر زندگی یک آدم را فرو بستند.
نه سیاه شده بود و نه چشمش باز مانده بود. با قیافه ای آسوده و سیمایی مطمئن، هنوز کنار جوی آب دراز کشیده بود. گویا خواب بود.

بقیه داستان در ادامه مطلب…

ادامه‌ی خواندن