بایگانی برچسب: s

عاشقانه های سهراب سپهری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/03/sohrab-sepehry-f95.jpg

عاشقانه های سهراب سپهری

چه هوایی
چه طلوعی
جانم…
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا???
به خدایی که خودم می دانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند
به خدایی که خودم می دانم،
به خدایی که دلش پروانه است
و به مرغان مهاجر هر سال راه را می گوید
و به باران گفته است باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد
به خدایی که خودم می دانم
چه خدایی…، جانم???
شاعر: سهراب سپهری

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

شعر عاشقانه از سهراب سپهری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/03/sohrab-sepehri-f95.jpg

شعر عاشقانه از سهراب سپهری

باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا
به خدایی که خودم میدانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند
به خدایی که خودم میدانم
به خدایی که دلش پروانه است
و به مرغان مهاجر هر سال راه را میگوید
و به باران گفته است باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد
به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی
شاعر: سهراب سپهری

گردآوری و بازنشر: مرجع استاتوس

متن و جمله های آرامش بخش کوتاه و ناب

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/02/matn-va-jomlat-aramesh-bakhsh-b94.jpg

همه…
آرام گرفتند و
شب از
نیمه گذشت!!!!
آنچه در خواب نرفت …
چشم من
و یاد تو بود…

*

*

متن و جمله های آرامش بخش کوتاه ناب جدید

*

*

حسین پناهی حرف قشنگی زد،گفت:
دیدی وقتی یه بادوم تلخ میخوری؟!!!
سریع بعدش چنتا بادوم شیرین میخوری تا تلخیش از بین بره!
تو دیگه لذتی از بادوم های شیرین نمیبری!
فقط میخوای اون تلخی رو فراموش کنی!
وقتی هم که اون تلخی تموم شد…
دیگه میترسی بادوم بخوری!
که نکنه دوباره تلخ باشه!!!
عشق مثل اون بادوم تلخه!
بعدش با آدمای زیادی آشنا میشی!!!!
ولی فقط برای فراموش کردن اون!
بعدش هم دیگه میترسی عاشق شی!
در اصل آدما فقط یه بار عاشق میشن!
از اون به بعدش یا واسه فراموشیه
یا از اجبارِ تنهایی!

*

*

متن های خواندنی امید دهنده

*

*

بعضی نوشته ها انگار ترا نوشته اند…
انگار بعضی آدمها را ….
نمی شود دوست نداشت.
آمده اند تا….
دنیای سیاه و سفیدت راهمرنگ لبخندشان کنند.
و به تو بفهمانند که….
دنیا هنوز جای خوبیست برای نفس کشیدن….
حتی اگر تمام عمرت را بگردی هم..!!
دلیل دوست داشتنی بودنشان را پیدا نمی کنی….
نه با عطر خاصی به لحظه های تنهاییت هجوم می آورند….
و نه توقعی در مهربانیشان است….
اما طور عجیبی هستند.
انگار آفریده شده اند تا دوستشان داشته باشیم….
تا مهربانی کنند….
و برای ثانیه ثانیه ی نبودنشان….
حسرت و دلتنگی به بار بیاورند….
اینها همان آدم هایی هستند که…
فراموش کردنشان حتی از
ضعیف ترین حافظه ها هم بر نمی آید….
همان هایی که…
حتی اگر سالها بگذرد
باز هم به گوشه ای از تنهاییت سرک می کشند….
و می شوند دلیل کوچک خوشبختی….
این آدم ها را نمی شود دوست نداشت….
چون برای دوست داشته شدن آفریده شده اند….

ادامه‌ی خواندن

شعر “دلم عجیب گرفته است” – سهراب سپهری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/va-hich-chiz-sorab-sepehry-d94.jpg

(شعر “دلم عجیب گرفته است” – سهراب سپهری)

دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز
نه این دقایق خوش بو، که روی شاخه‌ نارنج می‌شود
خاموش
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این
گل شب بوست
نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر می‌کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد…

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

شعر زیبای “دشت هایی چه فراخ” از سهراب سپهری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/sher-sohrab-sepehri-d94.jpg

(شعر زیبای “دشت هایی چه فراخ” از سهراب سپهری)

دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آید
من در این آبادی پی چیزی می گردم
پی خوابی شاید پی نوری ریگی لبخندی
پشت تبریزیها
غفلت پاکی بود که صدایم می زد
پای نیزاری ماندم باد می آمد گوش می دادم
چه کسی با من حرف می زد
سوسماری لغزید
راه افتادم
یونجه زاری سر راه
بعد جالیز خیار بوته های گل رنگ
و فراموشی خاک
لب آبی
گیوه ها را کندم
و نشستم پاها در آب
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
نکند اندوهی سر رسد از سر کوه
چه کسی پشت درختان است
هیچ می چرد گاوی در کوه
ظهر تابستان است
سایه ها می دانند که چه تابستانی است
سایه هایی بی لک
گوشه ای روشن و پاک
کودکان احساس
جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست
آری
تا شقایق هست زندگی باید کرد
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم
که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا می خواند…

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

بیوگرافی سهراب سپهری، زندگینامه و آثار سهراب سپهری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/09/sohrab-sepehry-sh94.jpg

(بیوگرافی سهراب سپهری، زندگینامه و آثار سهراب سپهری)

شرح: سهراب سپهری در  ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در قم بدنیا آمد. وی شاعر و نقاش بود و از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در یکم اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران بیمارستان پارس تهران درگذشت و صحن امامزاده سلطانعلی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجهٔ اول علمی نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب‌ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در اداره کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان‌های هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمهٔ اشعار ژاپنی از وی در مجلهٔ “سخن” به چاپ رسید. در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسهٔ هنرها زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد. او همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه‌ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه‌های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در ادارهٔ کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکده هنرهای تزئینی تهران نمود. در اسفند همین سال بود که از کلیه مشاغل دولتی به کلی کناره گیری کرد.

معرفی آثار سهراب سپهری:
(مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها ، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه، هشت کتاب) این بود مختصری از زندگینامه سهراب سپهری

متن و اس ام اس تابستان ، جمله کوتاه و پیامک تابستان

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/05/matn-va-payamak-tabestan-k94.jpg

جمله های جدید و کوتاه گرم تابستان

تابستان
آه جانکاه بهار است
از اندیشه ی
برگ هایی که پاییز
به زمین می ریزد

*

*

متن و اس ام اس تابستان

*

*
تابستان است
ولی چقدر دلم می خواهد
زیر این درختها سکوت کنم
و برگ برگ
پاییز دلم را از تو بتکانم

*

*

متن و جمله تابستان

*

*

همچو
آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز بودم …

ادامه‌ی خواندن