بایگانی برچسب: s

شعر غزل عارفانه از محتشم کاشانی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/04/sher-ghazal-mohtasham-f95.jpg

شعر غزل عارفانه از محتشم کاشانی

نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را
که دست نیست بدان هیچ پادشاهی را
پناه صد دل مجروح گشته کاکل تو
چه پردلی که حمایت کند سپاهی را

جز آن جمال که خال تو نصب کرده ی اوست
که داد مرتبه خسروی سیاهی را
به نیم جان چه کنم با نگاه دم‌دمش
گه صدهزار شهید است هر نگاهی را

دلی که جان دو عالم به باد داده ی اوست
در او اثر چو بود ناله ای و آهی را
مر از وصل بس این سروری که همچو هلال
ز دور سجده کنم گوشه ی کلاهی را

برای مهر و وفا کند کوه کن صد کوه
ولی نکند ز دیوار هجر کاهی را
رو ای صبا و به آن سرو پاک‌دامن گو
که از برای تو کشتند بی‌گناهی را

جهان ز فتنه ی چشمت پرست ز انخم زلف
نما به محتشم ای گل گریز گاهی را

گردآوری و بازنشر: استاتوس کده

شعر غزل از هلالی جغتایی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/02/sher-ghazal-helali-b94.png

شعر غزل از هلالی جغتایی

مه من، به جلوه گاهی که تو را شنودم آن‌جا
جگرم ز غصه خون شد، که چرا نبودم آنجا؟
گه سجده خاک راهت به سرشک می کنم گل
غرض آنکه دیر ماند اثر سجودم آنجا
من و خاک آستانت، که همیشه سرخ رویم
به همین قدر که روزی رخ زرد سودم آنجا
به طواف کویت آیم، همه شب، به یاد روزی
که نیازمندی خود به تو می نمودم آنجا
پس ازین جفای خوبان ز کسی وفا نجویم
که دگر کسی نمانده که نیازمودم آنجا
به سر رهش، هلالی، ز هلاک من که را غم؟
چو تفاوتی ندارد عدم و وجودم آنجا

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

شعر غزل شاهد افلاکی – شاعر رهی معیری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/02/rahi-sher-ghazal-b94.jpg

شعر غزل شاهد افلاکی

شاعر رهی معیری

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده