بایگانی برچسب: s

شعر کوتاه احساسی عمیق و معنادار سنگین

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/05/sher-mah-o95.jpg

شعر کوتاه احساسی عمیق و معنادار سنگین

شاعر: الهام عسکری

خورشید را می برم
به شبی که ماه ها
بی ماه مانده،
به جعبه ی شکلات
که تبِ قرقره ها و درد سوزن ها را
در دل نهفته است
انگار
خواب قیچی
از همه زودتر پرید.
نبردی در راه است:
هرس باور پیر
که عبور ابداع را مسدود می کند
وسوزن
اندیشه های زخمی را
با بخیه ی سرخ
به ایمان جوان تو می دوزد
عاقبت
اندازه ات ‌خواهم شد

گردآوری و بازنشر: شعرکده

شعر “بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران” – گلچین شعرهای سعدی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/sherhay-sady-d94.jpg

(شعر “بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران”)

شاعر: سعدی

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت
گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد
از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت
اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

شعر “چشم فروبسته اگر وا کنی” – شاعر رهی معیری

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/rahy-moari-d94.jpg

(شعر “چشم فروبسته اگر وا کنی” – شاعر رهی معیری)

چشم فروبسته اگر وا کنی
درتو بود هر چه تمنا کنی
عافیت از غیر نصیب تو نیست
غیر تو ای خسته طبیب تونیست
از تو بود راحت بیمار تو
نیست به غیر از تو پرستار تو
همدم خود شو که حبیب خودی
چاره خود کن که طبیب خودی
غیر که غافل ز دل زار تست
بی خبر از مصلحت کار تست
بر حذر از مصلحت اندیش باش
مصلحت اندیش دل خویش باش
چشم بصیرت نگشایی چرا؟
بی خبر از خویش چرایی چرا؟
صید که درمانده ز هر سو شده است
غفلت او دام ره او شده است
تا ره غفلت سپرد پای تو
دام بود جای تو ای وای تو
خواجه مقبل که ز خود غافلی
خواجه نه ای بنده نا مقبلی
از ره غفلت به گدایی رسی
ور به خود آیی به خدایی رسی
پیر تهی کیسه بی خانه ای
داشت مکان در دل ویرانه ای
روز به دریوزگی از بخت شوم
شام به ویرانه درون همچو بوم
گنج زری بود در آن خاکدان
چون پری از دیده مردم نهان
پای گدا بر سر آن گنج بود
لیک ز غفلت به غم ورنج بود
گنج صفت خانه به ویرانه داشت
غافل از آن گنج کهد ر خانه داشت
عاقبت از فاقه و اندوه و رنج
مرد گدا مرد و نهان ماند گنج
ای شده نالان ز غمو رنج خویش
چند نداری خبر از گنج خویش؟
گنج تو باشد دل آگاه تو
گوهر تو اشک سحرگاه تو
مایه امید مدان غیر را
کعبه حاجات مخوان دیر را
غیر ز دلخواه تو آگاه نیست
ز آنکه دلی رابدلی راه نیست
خواهش مرهم ز دل ریش کن
هر چه طلب می کنی از خویش کن

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

شعر “سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/sher-shahryar-d94.jpg

شعر “سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه”

شاعر: شهریار

سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه
زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه
درس این زندگی از بهر ندانستن ماست
این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه
خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز
دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه
آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز
بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه
دور سر هلهله و هاله شاهین اجل
ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه
کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه
بدتر از خواستن این لطمه نتوانستن
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه
ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست
کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه
گر رهایی است برای همه خواهید از غرق
ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه
ما که در خانه ایمان خدا ننشستیم
کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه
مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار
این قدر پای تعلل بکشانیم که چه
شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه

گردآوری و انتشار: اس م اس کده

شعر “دل من زنده می‌گردد به بوی وصل دلداران”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/sher-az-salman-d94.jpg

شعر “دل من زنده می‌گردد به بوی وصل دلداران”

از سلمان ساوجی

دل من زنده می‌گردد به بوی وصل دلداران
دماغم تازه می‌دارد نسیم وعده یاران
الا ای صبح مشتاقان بگو خورشید خوبان را
که تا کی ذره سان گردند در کویت هواداران
شبی احوال بیماران بپرس از شمع مومن دل
که بیمارست و می‌سوزد همه شب بحر بیماران
مرا ای لعبت ساقی ز جام لعل شیرینت
بده کامی که در تلخی سر آمد عمر میخواران
به هشیاران مده می را به مستان ده که در مجلس
قدح خون در جگر دارد، مدام از دست هشیاران
صبا از کوی او بویی، بجان گرمی دهد اینک
نشسته بر سر کویند و جان بر کف خریداران
بهر یک موی چون سلمان گرفتاریست در بندت
گرفتارت کند ترسم، شبی آه گرفتاران

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

شعر “کاش که من بال و پری داشتم”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/sher-mohamad-ebrahim-b-d94.jpg

شعر “کاش که من بال و پری داشتم”

از کتاب سفینه غزل (محمدابراهیم باستانی پاریزی)

کاش که من بال و پری داشتم
جانب کویش گذری داشتم
آتش عشقش چو بجانم فتاد
سوخت اگر بال و پری داشتم
میزدم آتش به نهال حیات
گر نه امید ثمری داشتم
گلشن حسن تو، که شاداب باد
منهم از آن چشم بری داشتم
رفتی از این شهر و نگفتی که من
شیفته ی در بدری داشتم
دل به رهش پر زد و میگفت باز
کاش که من بال و پری داشتم

گردآوری و انتشار: اس ام اس کده

شعر عاشقانه شب بارانی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/02/shere-asheghane-shab-barani-b93.jpg

شعر زیبا و عاشقانه شب بارونی

 سکوت ثانیه بشکست به شب بارانی
خطوط فاصله بشکست به شب کورانی

تو گویی حکم انزل من السماء مائ
تو حکمت رویش گل سیب گلستانی

تو تصویر عاشقان مست رویایی
تو آئینه تقدیر،به نگاه ناب بارانی

چو قطره اشک بر گوشواره الماسی
شر شر آوایی ترانه بی تاب بهارانی

شبنم گونه، معطرشد دشت بوستانی
نغمه بلبل ،سرای شعر ادب عرفانی

بنگر حلقه وصل چو اتصال زنجیری
بارش باران، سایه گسترباب فراوانی

زفضل یک قطره آب، چوبر خاکی
آ ید صدبحر صافی برون، آب الوانی

قدم زنان به زیر آسمان رنگین کمانی
که زبان شکر حمد،آرد حب یزدانی

نغمه دست بر دعا کن برای بارشی بارانی
نزول چهار فصل سال ببار عجب بارانی

شعر شب بارانی عاشقانه

جدیدترین و زیباترین شعر عاشقانه برای معشوق

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2014/12/shere-asheghane-day-93.jpg

شعر عاشقانه جدید و زیبا

 زندگی من
یعنی
شیب خط گردنت
وقتی
به پهنای شانه ات می رسد
یعنی
رگ برجسته ی دست هایت
وقتی
آنها را در هوا تکان می دهی
یعنی
مهربانی شباهنگام و خواب آلودت
وقتی که می پرسی:

ادامه‌ی خواندن