بایگانی برچسب: s

داستان راه بهشت از پائولو کوئلیو

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/06/dastan-paulo-coelho-t94.jpg

(داستان راه بهشت از پائولو کوئلیو)

شرح داستان: مردی با اسب و سگش در جاده ای راه می‌رفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌کشد تامرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند…!

– پیاده ‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌ ریختند و به شدت تشنه بودند. در یک پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی باسنگفرش طلا باز می‌شد و در وسط آن چشمه‌ای بود که آب زلالی از آن جاری بود.

– رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان کرد و گفت: “روز بخیر، اینجا کجاست که اینقدر قشنگ است؟”

– دروازه‌بان: “روز به خیر، اینجا بهشت است.”

– “چه خوب که به بهشت رسیدیم، خیلی تشنه‌ایم.”

دروازه ‌بان به چشمه اشاره کرد و گفت: “می‌توانید وارد شوید و هر چقدر دلتان می‌خواهد بنوشید.”

– اسب و سگم هم تشنه‌اند.

بقیه داستان در ادامه مطلب…

ادامه‌ی خواندن

داستان پند آموز گونی گندم…

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/01/dastan-goni-day93.jpg

داستان پند آموز گونی گندم!

در سال ۱۹۳۹ وقتی مسئولين شرکت «گندم کانزاس» متوجه شدند که
مادران فقیر با پارچه بسته بندی آنها برای فرزندان خود لباس درست میکنند …
شروع به استفاده از پارچه های طرحدار برای بسته بندی کردند تا بچه های فقیر لباسهای زیباتری داشته باشند …
و در کمال مهربانی کاری کردند که آرم این شرکت با اولین شستشو پاک میشد…

و ما همچنان می اندیشیم فقط ما به بهشت میرویم!!!