شعر “ما چون دو دریچه روبروی هم”
از کتاب از سفینه فرخ
ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
دیگر دل من شکسته و خسته است
زیرا یکی از دریچه ها بسته است
نه بخت فسون نه چرخ جادو کرد
نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد
گردآوری و انتشار: اس ام اس کده