بایگانی برچسب: s

شعر کوتاه عاشقانه ادبی – شاعر اوحدی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/03/shar-adabi-love-f95.jpg

شعر کوتاه عاشقانه ادبی

شاعر اوحدی

امشب از پیش من شیفته دل دور مرو
نور چشم منی، ای چشم مرا نور،مرو
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست
تو، که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو

خانه ی ما چو بهشتست به رخسار تو حور
زین بهشت، ار بتوانی، مرو، ای حور، مرو
امشب از نرگس مخمور تو من مست شوم
مست مگذار مرا امشب و مخمور مرو

عاشق روی توام، خستهٔ هجرم چه کنی؟
نفسی از بر این عاشق مهجور مرو
دل رنجور مرا نیست به غیر از تو دوا
ای دوای دل ما، ار سر رنجور مرو

اوحدی چون ز وفا خاک سر کوی تو شد
سرکشی کم کن و از کوی وفا دور مرو

گردآوری و بازنشر: استاتوس

جمله و استاتوس عشق و مهربانی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/03/jomle-love-e94.jpg

جمله و استاتوس عشق و مهربانی

هر صبح خدا یک غزل از دفتر عشق است
سرسبزترین مثنوی از منظر عشق است
هر صبح سلامی به گل روی تو زیباست
چون یاد گل روی تو یاد آور عشق است
همه لحظه هاتون
سرشار از آرامش و ‌مهربانی?

*

*

استاتوس عاشقانه

*

*

سخن ها دارم
از تو
با تو…بسیار?

*

*

جمله جدید عاشقانه

*

*

تویی در دیده‌ام چون نور و
محرومم ز دیدارت
نمی‌دانم ز نزدیکی کنم فریاد
یا دوری?

ادامه‌ی خواندن

آثار و رباعیات بابا افضل کاشانی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/03/sher-robaee-babaafzal-e94.jpg

آثار و رباعیات بابا افضل کاشانی

اندوه تو دلشاد کند هر جان را
کفر تو دهد تازگی ای ایمان را
دل راحت وصل تو مبیناد دمی
با درد تو گر طلب کند درمان را

*

*

اشعار رباعی بابا افضل

*

*

دل سیر نشد از کم و از بیش تو را
با آن که منازل است در پیش تو را
عذرت نپذیرند گهِ مرگ، از آنک
بسیار بگفته اند در پیش تو را

*

*

شعر رباعی فارسی

*

*

در کار کش این عقل به کار آمده را
تا راست کند کار به هم برزده را
از نقش خیال در دلت بتکده ایست
بشکن بت و کعبه ساز بتکده را

ادامه‌ی خواندن

متن راز و نیاز با خداوند

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/02/text-of-god-e94.jpg

متن راز و نیاز با خداوند

نویسنده: فاضل نظری

شرح: اى که از بندگانت بسیار زود راضى می شوى ببخش آن عبدی را که جز دعا و تضرع بدرگاهت مالک چیزى نیست.
آری، تو بر همه کس مقدری و هر چه بخواهى می کنى.
اى که نامت دواى دردمندان و یادت شفاى بیماران است و طاعتت بى‏ نیازى از هر چه در جهان، ترحم کن به کسى که سرمایه ‏اش امید به توست و خشاب سلاحش را با اشک پر کرده است.
آدم خلیفه تنهای خدا روی زمین است، امپراتوری که گاهی باید برگردد به آخرین سلاحش و سلاح او گریه است…
زمانیکه که قلب‌ هایمان‌ کوچک‌ تر از غصه‌ هایمان‌ میشود، زمانیکه نمی توانیم‌ اشک هایمان ‌را پشت‌ پلک‌ هایمان‌ مخفی کنیم و بغض هایمان ‌پشت‌ سر هم‌ می شکند…
وقتی احساس‌ میکنیم گرفتاری ها بیش از سهم‌ مان‌ است و رنج ها بیشتر از صبرمان، وقتی امیدها ته‌ میکشند، آرزوها کور سو می زنند و انتظارها به‌ سر نمی رسند.
وقتی طاقتمان طاق می شود و تحمل مان هیچ و تباه. در همین لحظه آواز نیاز سر می دهیم و غریو دادخواست می کشیم.
آری به تو احتیاج‌ داریم و مطمئنیم‌ که‌ تو، فقط‌ تویی که‌ استمداد می کنی. کمکمان کن و دست یاری خود را از ما دریغ مدار. آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا می کنیم.
و تو را می خوانیم آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ می کشیم تو را گریه ‌می کنیم و تو را نفس می کشیم.
وقتی تو جواب ‌می دهی، دانه ‌دانه‌ اشکهایمان ‌را پاک‌ می کنی و یکی یکی غصه‌ ها را از دلمان ‌برمی داری، گره‌ تک‌ تک‌ بغض‌ هایمان‌ را باز میکنی..
و دل شکسته‌ مان‌ را بند میزنی، سنگینی ها را برمی داری و جایش‌ سبکی و راحتی می گذاری.
بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی می دهی و بیشتر از حجم لب‌ هایمان، لبخند، خواب هایمان‌ را تعبیر میکنی، و دعاهایمان‌ را مستجاب.
آرزوهایمان‌ را برآورده می سازی. قهرها را آشتی می دهی و سخت‌ی ها را آسان، تلخی ها را شیرین می کنی و دردها را درمان. نا امیدی ها، همه امید می شوند و سیاهی‌ ها سفید سفید.

گردآوری و بازنشر: استاتوس