جملات تیکه دار جدید
تو هم مرا دوست داری،
آنگونه که من تو را؟
پس چرا این شهر فقط یک دیوانه دارد؟
*
*
متن و اس ام اس تیکه دار
*
*
لقمه ی بزرگتر از دهانت بودم!
همین بود که مرا خرد میکردی تا اندازه شوم …
*
*
اس ام اس جدید نیش دار خفن
اس ام اس کده
*
*
این روزها انگار آدمها به دست هم پیر میشوند
نه به پای هم!
*
*
اس ام اس جدید ضدحال باحال
*
*
به بودن ها،دیر عادت کن!
و به نبودن ها زود!
آدمها نبودنو بهتر بلدن …
*
*
اس ام اس کنایه آمیز جدید
اس ام اس کده
*
*
دستها چه بی وفایند.
امروز دستت را میگیرند قصه ی عادت که شدی
همان دستها رابه قصد خداحافظی برایت تکان میدهند.
*
*
اس ام اس حالگیری خفن جدید
*
*
آهای کافه چی از ما که گذشت
اما هرکه تنها آمد اینجا ازش نپرس چه میل داری؟
تلخ ترین قهوه دنیا را برایش بریز!
آدم های تنها مزاج شان به تلخی ها عادت دارد …
*
*
پیامک های کوتاه ضدحال
اس ام اس کده
*
*
آرزوی خیلی ها بودم
از آن دست نیافتنی هاش
ساده اسیرت شدم که قدر ندانستی …
*
*
جملک های جدید باحال
*
*
حالا حکمت بازیهای کودکی را میفهمم
زووووووووو تمرین این روزهای نفس گیر بود…
*
*
متن خفن تیکه دار جدید
اس ام اس کده
*
*
عزیزم چه زیبا اجرا میکنی
خط به خط تمام گفته هایم را،خواسته هایم را.
هه!
اما برای دیگری!
*
*
پیامک و استاتوس های سرکاری جدید
*
*
قرعه کشی تمام شد
تو به اسم دیگری درآمدی
تقدیر به جای خود
لااقل اسم من راهم در کیسه می انداختی
*
*
اس ام اس تیکه دار
اس ام اس کده
*
*
تو یادت نیست ولی من خوب به خاطر دارم که
برای داشتنت، دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت…
*
*
جمله ای بی ادبی غیربهداشتی جدید
*
*
من ب تو نمیام …
اما لطفا تو ب خودت بیا!
*
*
متن و اس ام اس تیکه دار جدید
اس ام اس کده
*
*
قـــرار بود تکیه گاه باشی
نه اینکه گاهی باشی، گاهی نباشی …
*
*
اس ام اس خنده دار اسفند ۹۳
*
*
ارزانتر از آنچه که فکرش را بکنی بودی
ولی برای مـن گران تمام شـدی…
*
*
پیامک و استاتوس های باحال لایک خور
اس ام اس کده
*
*
از بعضی آدم ها تنها خاطره ای میماند،از بعضی دیگر هیچ!
خاطره ساختن لیاقت میخواهد…
*
*
جمله کوتاه تیکه دار
*
*
خوب ک فکر میکنم
آن روزها هیچ چیزمان ب هم نمیخورد
درست مثل حالا ک هیچ چیزمان بهم نمیخورد…
مگر حالمان از هم…
*
*
استاتوس های خفن تیکه دار
اس ام اس کده
*
*
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی داد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه. نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی…
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید…
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام، شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
دانلود رمان جدید