بایگانی برچسب: s

داستان کوتاه شهری که همه اهالی آن دزد بودند!

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/06/dastan-kotah-italo-kalino-t94.jpg

(داستان کوتاه شهری که همه اهالی آن دزد بودند!)

نوشته ايتالو کالوينو از کتاب شاه گوش ميکند

شرح داستان: شهري بود که همة اهالي آن دزد بودند. شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کليدی بزرگ و فانوس را برداشته و از خانه بيرون ميزد؛ براي دستبرد زدن به خانة يک همسايه. حوالي سحر با دست پر به خانه برمي گشت، به خانة خودش که آنرا هم دزد زده بود.

به اين ترتيب، همه در کنار هم به خوبي و خوشي زندگي ميکردند؛ چون هرکس از ديگري مي دزديد و او هم متقابلاً از ديگري، تا آنجا که آخرين نفر از اولي مي دزديد. دادو ستدهاي تجاري و به طور کلي خريد و فروش هم در اين شهر به همين منوال صورت مي گرفت؛ هم از جانب خريدارها و هم از جانب فروشنده ها. دولت هم به سهم خود سعي مي کرد حق و حساب بيشتري از اهالي بگيرد و آنها را تيغ بزند و اهالي هم به سهم خود نهايت سعي و کوشش خودشان را مي کردند که سر دولت را شيره بمالند و نم پس ندهند و چيزي از آن بالا بکشند؛ به اين ترتيب در اين شهر زندگي به آرامي سپري مي شد.

نه کسي خيلي ثروتمند بود و نه کسي خيلي فقير و درمانده. روزي، چطورش را نمي دانيم؛ مرد درستکاري گذرش به شهر افتاد و آنجا را براي اقامت انتخاب کرد…

بقیه داستان در ادامه مطلب…

ادامه‌ی خواندن