صابون گیاهی پاپایا

صابون پاپایا گیاهی اصل

ضد لک

روشن کننده

و ضد جوش و آکنه

توضیحات بیشتر

 

حکایت طنز پیر و سلطان محمود

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2016/01/hekayat-tanz-d94.jpg

(حکایت طنز پیر و سلطان محمود)

اخذ شده از کتاب همشهری نوشته عبید زاکانی

شرح: سلطان محمود پیری ضعیف را دید که پشتواره خار میکشد
بر وی رحمش آمد گفت:
ای پیر دو سه دینار زر میخواهی یا درازگوشی یا دو سه گوسفند یا باغی که به تو دهم، تا از این زحمت خلاصی یابی
پیر در پاسخ سلطان محمود گفت: زر بده تا در میان بندم و بر درازگوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو در باقی عمر آنجا بیاسایم…
سلطان را نیز خوش آمد و فرمود چنان کردند که پیر گفت…

گردآوری و بازنشر: اس ام اس کده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.