بایگانی برچسب: s

ضرب المثل “خياط در كوزه افتاد”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/12/khayat-a94.jpg

ضرب المثل “خياط در كوزه افتاد”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “خياط در كوزه افتاد”، وقتی كسي به يك بلائي دچار مي شود كه پيشتر درباره حرف مي زده، مي گويند: خياط در كوزه افتاد.
حکایت است که در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان قرار داشت. وقتی کسی میمرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت. هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد.
کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز سه نفر تو کوزه افتادند. روزها گذشت و خیاط هم مرد. یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت. از همسایگان پرسید: خیاط کجاست؟ همسایه به او گفت: ‌خیاط هم در کوزه افتاد. شرحی بود بر ضرب المثل های قدیمی فارسی

ضرب المثل “آتش بیار معرکه” با تفسیر معنا

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/mareke-a94.jpg

(ضرب المثل “آتش بیار معرکه”)

ریشه یابی و تفسیر معنا

شرح: “ضرب المثل آتش بیار معرکه”، برای کسانی به کار می رود که در ماهیت و اصل دعوا و مشاجره میان چند تن شرکت ندارد، اما کارشان تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگاه داشتن آتش اختلاف در میان آنان است.
دو ساز ضرب و دف از چوب وپوست تشکیل شده است. پوست این دو ساز در بهار و تابستان خشک و منقبض و در پائیز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب و منبسط می گردد. در بهار و تابستان لازم است که این پوست هر چند ساعت یک بار مرطوب و تازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند. این وظیفه بر عهده دایره نم کن بود که ظرف آبی جلوی خود قرار می داد و ضرب و دف رانم می داد و تازه نگاه می داشت. در پائیز و زمستان همین شخص که حالا آتش بیار نامیده می شد پوست های مرطوب شده را روی منقل آتش می گرفت و با حرارت دادن خشک می کرد.
این شخص که از موسیقی چیزی نمی دانست نه میتوانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگی آشنایی داشت، اما و جودش به قدری موثر بود که اگر دست از کار می کشید دستگاه طرب می خوابید و بساط معرکه و شادی مردم جمع می گشت.
دستگاه موسیقی و طرب در گذشته از نظر مذهبی بیشتر از امروز مورد بی اعتنایی بود و گناه اصلی وجود آن را آتش بیار می دانستند و بر این باور بودند که اگر او ضرب و دف را آماده نکند دستگاه موسیقی و عیش نیز خود به خود از کار می افتد و موجب انحراف اخلاقی نمی گردد. افراد سخن چین وفتنه انگیز که در اصل مشاجرات شرکت ندارند، با بدگویی کردن و ایجاد شبه آتش اختلافات را دامن می زنند آن ها را به آتش بیار معرکه تشبیه می کنند. تفسیر و شرحی بود بر ضرب المثل قدیمی ضرب المثل آتش بیار معرکه