بایگانی برچسب: s

ضرب المثل “حاجی حاجی مکه”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/12/haji-a94.jpg

ضرب المثل “حاجی حاجی مکه”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “حاجی حاجی مکه”، این جمله زمانیکه دوست و آشنایی پس از مدت زمان طولانی به دیدن دوستان و بستگانش می رود و یا کسی که پول یا چیزی را که وام گرفته است بر نگرداند، به کار برده می شود.
 بیشتر حاجیان پس از بازگشت از سفر حج به دلیل مسیر طولانی که ناگزیر بودند با وجود خطرات زیاد مانند گردبادهای سخت و دستبرد راهزنان و.. با اسب و قاطر و شتر و کجاوه از صحرا های سوزان و بیابان های بی آب و علف بگذرند و سفرشان ۴ تا ۶ ماه به درازا میکشید شاید یک بار در عمرشان به مسافرت طولانی میرفتند.
و به سبب مشکلات یاد شده از مسافرت دوباره به عربستان و زیارت کعبه نیز چشم پوشی می کردند و امکان دیدار دوباره با حاجیان سفر قبلی امری بسیار نادر بود.
بدین ترتیب حاجیان ایرانی که از گوشه و کنار کشور پهناور ایران که در مکه با یکدیگر آشنا میشدند، چون امکان دیداری را در خود ایران نداشتند، پس از پایان مراسم حج و هنگامی که آهنگ بازگشت به ایران و زادگاه خود را می کردند، گاه به شوخی و گاه به جد به یکدیگر می گفتند: “حاجی حاجی مکه”، یعنی دیگر امکان دیداری میان ما به دست نمی آید مگر آن که دست تقدیر و سرنوشت دوباره ما را عازم سفر حج کند و ما بتوانیم دوباره یکدیگر را در مکه ملاقات کنیم. شرحی بود بر یکی از ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “چيزي‌ كه‌ عوض‌ دارد، گله‌ ندارد”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/12/chizy-a94.jpg

ضرب المثل “چيزي‌ كه‌ عوض‌ دارد، گله‌ ندارد”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “چيزي‌ كه‌ عوض‌ دارد، گله‌ ندارد”، انسان بايد نتيجه‌ كارش‌ را هم‌ تحمل‌ كند، زمانی که وضع حاصل پی آمد طبیعی کاری باشد این جمله را مي گويند:”چيزي‌ كه‌ عوض‌ دارد، گله‌ ندارد”
حکایت است که شخصی به منزل دوستی وارد شد. صاحب خانه کاسه ای شیر نزد او گذاشت و گفت: میل فرمایید که ماست، پنیر،  روغن و کره از شیر است. میهمان بخورد و دم نزد و رفت و صاحب خانه را به خانه خود دعوت کرد. روز موعد یک ” شاخه مو” نزد وی گذاشت و گفت: میل فرمایید که کشمش، شیره، دوشاب، حلوا و غیره از همین به عمل می آید! شرحی بود بر ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “جور کسی را کشیدن”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/12/zarbolmasal-a94.jpg

ضرب المثل “جور کسی را کشیدن”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “جور کسی را کشیدن”، زمانیکه کسی، دیگر از عهده انجام باقیمانده کاری بر نمی آید و از دیگری خواهش می کند تا کار او را به پایان برساند و یا برای هنگامی که کسی سختی و ناگواری امری را به جای دیگری تحمل نماید به کار برده می شود.
خط جور خطی است که پیاله شراب در آن جا مالامال و سر ریز شده و کم تر کسی از عهده ی نوشیدن آن بر می آمده است. باده نوشانی که جام خود را تا خط جور پر می نمودند ولی از عهده نوشیدن همه آن بر نمی آمدند به دیگری تعارف می کردند تا جور آن ها را بکشند (بالا بکشند) و جام را خالی نموده و قطره ای از آن باقی نگذارند.(در گذ شاه اگر باده نوشی حتا یک قطره از شراب خود را باقی میگذاشت مورد سرزنش و تحقیر قرار می گرفت) امروزه این اصطلاح برای هر خوراکی و نوشیدنی و هر امر نیمه تمام به کار گرفته می شود. شرحی بود بر یکی از ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “بند را آب دادن”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/12/band-ra-ab-dadan-a94.jpg

ضرب المثل “بند را آب دادن”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “بند را آب دادن”، وقتی شخصی رازی را با وجود همه تاکیداتی که برای پنهان نگاه داشتن آن شده از سر بی دقتی فاش کند، اصطلاحا می گویند: فلانی بند را آب داد.
نقل است در گذشته کشاورزان با چوب و سنگ بر روی نهرها و رودخانه های کوچک آب بند می ساختند تا آب آنها به درون کانال هایی که ساخته بودند هدایت شود و زمین های خود را آبیاری کنند.
آب بند ها را مقاوم میساختند، در صورتی که  آب بند مقاومت لازم را نداشت و بند را آب می برد و جهت آب به سوی کانال هایی که برای آبیاری ساخته شده بودند برنمی گشت و مزارع بر اثر بی آبی آسیب میدید. در چنین حالتی کشاورزان برای نشان دادن ناراحتی خود از بی دقتی و بی احتیاطی که در ساختن بند به کار برده شده بود اصطلاحا می گفتند: بند را آب دادند، یعنی بند را به دست آب دادند. شرحی بود بر یکی از ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “بادنجان دور قاب چین”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/badenjan-a94.jpg

ضرب المثل “بادنجان دور قاب چین”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “بادنجان دور قاب چین”، کنایه از افراد متملق و چاپلوس می باشد. روایت است که در دوران ناصرالدین شاه، بزرگان و رجال سیاسی برای نشان دادن مراتب اخلاص و چاکری خود به پادشاه، به آشپزخانه شاهنشاهی رفته و چهار زانو برزمین می نشستند و مانند خدمه های آشپزخانه مشغول پوست کندن بادنجان می شدند، یا آن که بادنجان ها را پس از پخته شدن در دور و اطراف قاب های آش و خورش می چیدند.
این رجال سیاسی حساب کار را طوری داشتند که شاه حتماْ بتواند آنان را هنگام سرزدن به چادرها در حال بادنجان دور قاب چیدن ببیند و در این کار دقت و سلیقه ی بسیار به کار می بردند. تا شادی خاطر شاه فراهم آید! شرحی بود بری یکی از ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “ایراد بنی اسرائیلی”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/irad-bani-esraeeli-a94.jpg

ضرب المثل “ایراد بنی اسرائیلی”

به همراه تفسیر و ریشه یابی

شرح: ضرب المثل “ایراد بنی اسرائیلی”، ایرادهای بی دلیل که مبتنی بر دلایل غیر موجه باشد را ایراد بنی اسرائیلی گوییند.
بعد از آنکه حضرت موسی به پیغمبری مبعوث گردید و بنی اسرائیل را به پذیرش دین و آیین جدید دعوت کرد، اقوام بنی اسرائیل به عناوین مختلف موسی را مورد سخریه و تخطئه قرار می دادند و هر روز به شکلی از او معجزه و کرامت می خواستند. حضرت موسی هم هر آنچه آنها مطالبه می کردند به قدرت خداوندی انجام می داد. ولی هنوز مدت کوتاهی از اجابت مسئول آنها نمی گذشت که مجدداً ایراد دیگری بر دین جدید وارد می کردند و معجزه دیگری از او می خواستند. قوم بنی اسرائیل سالهای متمادی در اطاعت و انقیاد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری نسبت به آنها می شد. حضرت موسی با شکافتن شط نیل آنها را از قهر و سخط آل فرعون نجات بخشید. ولی این قوم ایرادگیر بهانه جو به محض اینکه از آن مهلکه بیرون جستند مجدداً در مقام انکار و تکذیب برآمدند و گفتند: ای موسی، ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه قدرت خداوندی را در این بیابان سوزان و بی آب و علف به شکل و صورت دیگری بر ما نشان دهی. پس فـرمـان الهی بر ابر نازل شد که بر آن قوم سایبانی کند و تمام مدتی را که در آن بیابان به سر می برند برای آنها غذای مأکولی فرستاد.
مدتی بعد در میان قوم بنی اسرائیل قتلی اتفاق افتاده، هویت قاتل لوث شده بود. از موسی خواستند که قاتل اصلی را پیدا کند. حضرت موسی گفت: خدای تعالی می فرماید اگر گاوی را بکشید و دم گاو را بر جسد مقتول بزنید، مقتول به زبان می آید و قاتل را معرفی می کند.
بنی اسرائیل گفتند: از خدا سؤال کن که چه نوع گاوی را بکشیم؟ ندا آمد آن گاو نه پیر از کار رفته باشد و نه جوان کار ندیده. سپس از رنگ گاو پرسیدند. جواب آمد زرد خالص باشد. چون اساس کار بنی اسرائیل بر ایراد و بهانه گیری بود، مجدداً در مقام ایراد و اعتراض برآمدند که این نام و نشانی کافی نیست و خدای تو باید مشخصات دیگری از گاو موصوف بدهد. حضرت موسی از آن همه ایراد و بهانه خسته شده، مجدداً به کوه طور رفت، ندا آمد که این گاو باید رام باشد، زمینی را شیار نکرده باشد، از آن برای آبکشی به منظور کشاورزی استفاده نکرده باشند و خلاصه کاملاً بی عیب و یکرنگ باشد. بنی اسرائیل گاوی به این نام و نشان را پس از مدتها تفحص و پرس و جو پیدا کردند و از صاحبش به قیمت گزافی خریداری کرده، ذبح نمودند و بالاخره به طریقی که در بالا اشاره شد، هویت قاتل را کشف کردند. این ایرادات عجیب و غریب قوم بنی اسرائیل ریشه تاریخی ضرب المثل “ایراد بنی اسرائیلی” می باشد. شرحی بود بر یکی از ضرب المثل های قدیمی

ضرب المثل “آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب”

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/zarbolmasal-ab-a941.jpg

ضرب المثل “آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب”

به همراه ریشه یابی و تفسیر ادبی

شرح: آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع، چه یک نی چه صد نی، و یا آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب، کنایه از وقتی می باشد که کار خراب می شود و آنچه که نبايد بشود شد ديگر زياد و کمش فرقي نمي کند.
در زمان های دور در جیحون سرمای سختی بود، گاوچرانی در همین ایام، گاومیش های خود را از رود جیحون می گذراند که به دلیل طغیان آب رودخانه در روزهای قبل به عمق رود افزوده شده بود، گاوچران چون یک یک گاومیش های خود از آب گذراند به سالار گاومیش خود رسید چون خواست او را ز جیحون بگذراند به داخل آب رفت و چون آب از سرش بیشتر شد به راه خود در عمق پاینتر رودخانه ادامه داد شخصی به وی گفت: ای مرد آب که از سر گذشت چرا به راهت ادامه دادی؟
گاوچران جواب داد: در فصل سرما، آب که از سر گذشت در جیحون چه به سری چه به وجبی چه به نیزه ای چو به زرعی
و امروز شد: اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب. شرحی بود بر یکی از ضرب المثل های قدیمی