بایگانی دسته: زندگی نامه بزرگان

فریدریش نیچه که بود؟

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/fredrish-niche-a94.jpg

(فریدریش نیچه که بود؟)

شرح: “فریدریش نیچه” در روز ۱۵ اکتبر سال ۱۸۴۴ میلادی در روکن واقع در لایپزیک پروس زاده شد. نیچه فیلسوف بزرگ و مشهور آلمانی بوده و از مشهورترین عقاید او نقد فرهنگ، دین و فلسفه‌ ی امروزی بر اساس سئوالات بنیادینی درباره ی بنیان ارزشها و اخلاق، بوده است. لذت نیچه در کودکی اش این بود که در دنجی بنشیند و انجیل بخواند، پس از درگذشت پدرش  وی به همراه مادر، خواهر، مادربزرگ و دو عمه اش زندگی را گذراند. این محیط زنانه و دیندارانه بعدها تأثیر عمیقی روی او  گذاشت. نیچه از سن چهار سالگی شروع به خواندن و نوشتن و در سن ۱۲ سالگی شروع به سراییدن شعر نمود. او در همان محل تولد به تحصیل پرداخت. وی پس ازعید پاک سال ۱۸۶۵ تحصیل در رشته الهیات را (در نتیجه از دست دادن ایمانش به مسیحیت) ترک میکند. او در یکی از آثارش با عنوان “آنارشیست” نگاشته است: “در حقیقت تنها یک مسیحی واقعی وجود داشته است که وی نیز بر بالای صلیب کشته شد” . در روز ۱۷ اوت سال ۱۳۶۵ بن را ترک کرد و رهسپار لایپزیش شد تا تحت نظر ریتشل به مطالعه واژه شناسی روی آورد. نیچه در دانشگاه لایپزیش به فلسفه ی یونانی آشنا شد.
در سن ۲۳ سالگی به خدمت نظام برای جنگ فرانسه و پروس احظار گشت، در ماه مارس ۱۸۶۸ بدلیل مجروحیت، تربیت نظامی اش پایان یافت و به دنبال آن به عنوان پرستار در پشت جبهه گمارده گشت.

ادامه‌ی خواندن

بیوگرافی نظامی گنجوی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/nezami-gannjavi-a94.jpg

(بیوگرافی نظامی گنجوی)

شرح: حکیم “جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجوی” در سال ۵۲۵ در شهر گنجه دیده به جهان گشود. (اجداد نظامی اهل شهر تفرش بوده اند). وی از استادان و داستان سرایان بزرگ در سرودن شعر تمثیلی و بزمی می باشد. نظامی تمام عمر خویش را به استثنای مسافرت کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (در سال ۵۸۱-۵۸۷) به یکی از نواحی نزدیک گنجه داشت ، در وطن خود گذراند. نظامی گنجوی از جمله شاعران پارسی زبانی می باشد که باید وی را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان به شمار آورد. او از آن سخنگویانی بود که همانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست پیدا کند. با اینکه داستان سرایی در زبان و ادب فارسی به توسط نظامی شروع نشده است، اما تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی می باشد.

نظامی در به کاربردن الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و استفاده از تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی می باشد که بعد از خود نظیری نیافته اند.

با اینکه آثار نظامی گنجوی، از نظر اطناب در سخن و بازی با الفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی در برخی از ابیات، قابل خرده گیری می باشد، لیک محاسن کلام وی به قدری می باشد که باید نظامی را یکی از بزرگ ترین و برجسته ترین شعرای ایران خواند و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی نمود.
او در بزم سرایی، بزرگترین شاعر ادبیات فارسی می باشد. نظامی گنجوی سرانجام در سال ۶۱۴ یا ۶۱۹ در شهر زادگاهش دار فانی را وداع گفت و به خاک سپرده شد.

مهمترین اثر نظامی “پنج گنج” یا “خمسه” می باشد، و تعداد ابیات آن را تا حدود ۲۰ هزار بیت بیان کرده اند. و عبارتست از:  هفت پیکر، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، اسکندرنامه و مخزن الاسرار که تمامی مثنوی ها به سبک عراقی می باشد. این بود زندگینامه نظامی گنجوی

نادر نادرپور که بود؟

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/nader-nader-por-a94.jpg

(نادر نادرپور که بود؟)

شرح: “نادر نادرپور”، فرزند “تقی میرزا” از نوادگان رضاقلی میرزا، فرزند ارشد نادر شاه افشار بود. او در روز ۱۶ خرداد ماه سال ۱۳۰۸ هجری در تهران زاده شد. وی پس از اتمام دوره ی متوسطه، در سال ۱۳۲۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه سفر کرد. در سال ۱۳۳۱ پس از دریافت لیسانس از دانشگاه سوربن پاریس در رشته ی زبان و ادبیات فرانسه به تهران بازگشت. او از سال ۱۳۳۷ به مدت چند سال در وزارت فرهنگ و هنر، در مسئولیت های گوناگون مشغول به کار بود. در سال ۱۳۴۳، برای تکميل مطالعات خویش در زبان و ادبيات ايتاليايی به ایتالیا رهسپار شد و در شهرهای پروجا و رم تحصيل نمود. وی در سال ۱۳۴۶ هجری در رکاب تعدادی از روشنفکران و نویسندگان مشهور در تاسیس کانون نویسندگان ایران نقش داشت و به عنوان یکی از اعضای اولین دوره هیات دبیران کانون منتخب شد.
پس از بازگشت نادرپور به ايران، از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، سمت سرپرستی گروه ادب امروز را در راديو تلويزيون ملي ايران عهده دار شد و برنامه هايي درباره زندگی و آثار نوآوران ادب معاصر تدوین کرد که برخی از آنها سنديت تاريخی يافت و به شناساندن ادبيات امروزی ايران و جهان، کمک کرد. نادرپور در مرداد ماه سال ۱۳۵۹ از تهران به پاريس رفت و تا ارديبهشت ماه ۱۳۶۵ در آن شهر اقامت گزید. در همانجا، به عضويت افتخاری اتحاديه نويسندگان فرانسه برگزيده گشت و در مجامع و گردهمايی های مختلف شرکت داشت. وی بجز سرودن شعر، شعرها و مقاله هایی را از زبان فرانسه و ایتالیایی به زبان فارسی برگردانده است. سرنجام وی در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در لس آنجلس دار فانی را وداع گفت.

معرفی آثار نادر نادرپور: دختر جام،سرمه ی خورشید، گیاه و سنگ نه، آتش، از آسمان تا ریسمان، صبح دروغین، خون و خاکستر، چشم‌ها و دست ها، شعر انگور، شام بازپسین و… این بود زندگینامه نادر نادرپور

نادرشاه افشار که بود؟

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/nader-shah-afshar-a94.jpg

(نادرشاه افشار که بود؟)

شرح: “نادر شاه افشار” ملقب به نادرقلی ، تقریبا در سال ۱۰۶۶ خورشیدی در ایل افشار در درگز شمال خراسان زاده شد. او نخست نادر قلی یا ندرقلی خوانده می شد. وی رئیس ایل افشار بود که به پادشاهی کشور ایران رسید و بنیانگذار دودمان افشاریه گشت. نادر شاه دوازده سال (از سال ۱۱۱۴ تا سال ۱۱۲۶) بر ایران فرمانروایی نمود. پایتخت او شهر مشهد بود. وی در اواخر عمر خویش تغییر اخلاق داد و پسرش رضاقلی میرزا را نابینا کرد. بعدا از کار خود پشیمان گشت و برخی از اطرافیان خود را که آنها در این کار را مقصر می دانست از بین برد. لازم به ذکر است که همیشه یک پزشک فرانسوی بنام “بازن” همراه نادر شاه بود که بنا به برخی عقاید امکان وجود دسیسه از جانب وی نیز می رود.
نادرشاه برای تامین هزينه جنگ هایش مجبور بود تا مالیات های سنگینی از مردم دریافت کند، به همین رو شورش هایی در جای جای کشور به وقوع می پیوست. زمانی که نادرقلی برای رفع یکی از این شورش ها به خراسان مراجعه کرده بود جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر او حمله کردند و نادر شاه را به قتل رساندند.

در سال ۱۱۴۵ ه‍جری قمری در پی یک قرارداد بین شاه تهماسب دوم و دولت عثمانی که طبق آن بخشی از آذربایجان را به آن دولت واگذار می کرد، نادرشاه رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یکجا جمع کرد و با کمک آنها طهماسب را از تخت شاهی پایین کشاند و پسر خردسالش با عنوان (شاه عباس سوم) را به جانشینی منسوب کرد و خود را نایب السلطنه خواند. ولی در حقیقت قدرت اصلی در دست نادر بود. او در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت و عثمانیان را شکست سختی داد.

ادامه‌ی خواندن

بیوگرافی ميلان كوندرا

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/11/milan-kondra-a94.jpg

(بیوگرافی ميلان كوندرا)

شرح: “ميلان كوندرا” در ماه آوريل سال ۱۹۲۹ میلادی در شهر برنو چكسلواكي زاده شد.وی شاعر و رمان نویس می باشد. كوندرا از سال ۱۹۷۵ میلادی در فرانسه زندگی می کند، و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی نیز محسوب می شود.
او اولين اشعار خود را در دوران دبيرستان سرایید، و انتشار آنها در همان دوره تشويق و تحسين همگان را به همراه داشت. كوندرا سال ۱۹۴۸ ديپلم خود را دریافت کرد. و تحصیلاتش را در دانشگاه “چارلز” در شهر “پراگ” ادامه داد.
پس از اتمام تحصيل مدتي به عنوان دستيار و بعد به عنوان استاد دانشكده فيلم آكادمي هنرهاي نمايشي پراگ مشغول به كار گشت و در همان مدت اشعار، مقالات و نمايشنامه هاي خویش را منتشر مي نمود. در سال ۱۹۴۸ همچون بسياري از روشنفكران آن زمان با اشتیاق به حزب كمونيست وارد شد. در سال ۱۹۵۰ به خاطر تمايلات فردگرايانه از اين حزب اخراج گشت. اما از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۰ دوباره به اين حزب پيوست.
كوندرا سال ۱۹۵۳ اولين كتاب خود را كه مجموعه ای شعر تحت عنوان “انسان، باغ بزرگ” بود منتشر ساخت. او بعد از نشر مجموعه سه قسمتي اشعارش تحت عنوان “عشقهاي خنده دار” شناخته و مشهور گشت. آخرين مجموعه شعر كوندرا با عنوان “تك گويي”، با شروع امواج آزادي خواهي در كشورش در سال ۱۹۵۷ به چاپ رسید. او پس از آن ديگر هیچ مجموعه شعري چاپ نکرد و به نوشتن رمان پرداخت، چرا كه “تك گويي” هم مانند “عشقهاي خنده دار” مورد تهاجم اعضاي حزب واقع شد و تا هشت سال بعد اجازه تجديد چاپ نيافت. “عشقهاي خنده دار” سعي در بیان روي ديگر مناسبات ويرانه عاشقانه در جامعه اي متلاطم دارد و به فردگرايي متهم شد. ميلان كوندرا از ۱۹۵۸ نوشتن رمان هاي كوتاه را آغاز نمود.

ادامه‌ی خواندن

بیوگرافی مهرداد اوستا

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/10/Mehrdad_Avesta.jpg

(بیوگرافی مهرداد اوستا)

شرح: “محمدرضا رحمانی” ملقب به مهرداد اوستا، در روز ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۰۸ هجری در شهر بروجرد زاده شد. در سال ۱۳۲۰ و زمانیکه که دوازه سال سن داشت به همراه خانواده خود به تهران مهاجرت کرد و دوره دبیرستان را در یکی از دبیرستان های شبانه این شهر به اتمام برد. مهرداد تحصیلات دانشگاهی اش را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشگاه معقول و منقول دانشگاه تهران شروع نمود و ابتدا لیسانس معقول و منقول را دریافت کرد، و بعد با ادامه ی تحصیل، با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از همین دانشکده فارغ التحصیل گشت. از استادان مهرداد می توان به بدیع الزمان فروزانفر نام برد. محمدرضا رحمانی همزمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس مشغول بود. وی در سال های ۱۳۳۳ و ۱۳۴۵ دو بار ازدواج کرد که نتیجه آن یک پسر و سه دختر بود. در سال ۱۳۲۷ اوستا تحت عنوان مسئول ساماندهی کتابخانه ها، مقالات و کتاب های ادبی در وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) مشغول به کار گشت. در همین حین به عنوان دبیر در تعدادی از دبیرستان های تهران به تدریس پرداخت.

اوستا از سال ۱۳۳۳ و زمانی که فقط ۲۵ سال سن داشت به عنوان جوانترین استاد، به تدریس در دانشگاه تهران در رشته های مختلف علوم انسانی مشغول بود. رشته های تدریس شده توسط او شامل زبان فارسی، ادبیات فارسی، تاریخ هنر، تاریخ اجتماعی هنر، زیبایی‌شناسی، روش تحقیق در زیبای شناسی، فلسفه، فلسفه تاریخ و تاریخ موسیقی می شد. نبوغ و پشتکار او سبب گشت تا در سال ۱۳۳۶ به عضویت “شورای بررسی رساله های دکترای دانشجویان دوره‌ دکتری ادبیات فارسی” منتسب گردد.

ادامه‌ی خواندن

بیوگرافی مولوی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/10/molavi-a94.jpg

(بیوگرافی مولوی)

شرح: “محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی” در دوران زندگی خود به القاب مختلفی خوانده می شد، از قبیل: “جلال الدین”، “خداوندگار” و “مولانا خداوندگار”. طبق روایات از قرن نهم به بعد القابی مانند “مولوی”، “مولانا”، “مولوی رومی” و “ملای رومی” برای او استفاده شده و از برخی از اشعارش نیز تخلص او را “خاموش” و “خَموش” و “خامُش” ذکر کرده اند. جلال الدین در روز ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری (قرن هفتم) در شهر بلخ زاده شد. او در سن ۳۷ سالگی عارف و دانشمند عصر خود گشت و مریدان و مردم از وجودش سود می جستند، تا اینکه شمس الدین محمد بن ملک داد تبریزی روز در شنبه ۲۶ جمادی الاخر ۶۴۲ نزد مولانا رفت و مولانا دلبسته او گشت. در این ملاقات کوتاه او دوره پرشوری را آغاز نمود. در این ۳۰ سال مولانا آثاری  را از خود برجای گذاشت که از عالی ترین نتایج اندیشه بشری می باشد. و مولانا حال خود را چنین شرح می دهد:

زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر حلقه ی بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین با وقاری بودم
بازیچه ی کودکان کویم کردی

مریدان او که می دیدند که وب مرید ژنده پوشی گمنام گشته است و توجهی به آنها ندارد، به فتنه جویی پرداختند و به شمس ناسزا گفته و باعث تحقیرش می شدند. شمس نیز از گفتار و کردار مریدان مولانا رنجید و در روز پنجشنبه ۲۱ شوال ۶۴۳ زمانیکه مولانا ۳۹ سال داشت، از قونیه به دمشق رهسپار شد. مولانا از غایب بودن شمس نا آرام گشت. مریدان او که دیدند رفتن شمس نیز مولانا را به سمت آنان باز نگرداند با پشیمانی از مولانا پوزش ها طلب کردند.

ادامه‌ی خواندن

بیوگرافی ابراهیم منصفی

http://www.smskade.ir/wp-content/uploads/2015/10/Ebrahim-monsefi.jpg

(بیوگرافی ابراهیم منصفی)

شرح: “ابراهیم منصفی” ترانه سرا، شاعر و نویسنده بود. او در سال ۱۳۲۴ در بندرعباس دیده به جهان گشود. لقب او “رامی” بود. وی به دلیل طلاق زودهنگام پدر از مادر، سال هاي كودكي و نوجواني اش را با پدر و مادربزرگ پدري اش سپری کرد. او در سنين كودكي توانست استعداد سرشار و نبوغ ذاتي خود را نشان دهد و در ذوران نوجواني، به شعر و ترانه گروید. از سالهای ۱۳۴۷ هجری شمسی بود که مجلات معتبری مانند فردوسی و خوشه نسبت به درج شعرهای آزاد او اقدام ورزیدند.

رامی در سه فیلم کوتاه سینمای آزاد به کارگردانی حسن بنی هاشمی به عنوان بازیگر نقش ایفا کرد. او جایزه‌ اول سینمای آزاد را برای فیلم نهنگ که نویسنده‌ آن نیز خودش بود اخذ نمود. منصفی سه بار ازدواج کرد که حاصل دو ازدواج اولش جدایی زودهنگام از همسرش بود و از ازدواج سوم خود دارای سه دختر و یک پسر بنام بنیامین شد که مرگ بنیامین کوچک در پنج سالگی او را دچار اندوه و مصیبتی پایان ناپذیر کرد. سرانجام درتيرماه سال ۱۳۷۶ در بندرعباس با مرگی خودخواسته به زندگی خود پایان بخشید. این بود زندگینامه ابراهیم منصفی